همیشه تو مرا شرمنده می کنی

همیشه سنگ تمام می گذاری برای من ..

چه خواب باشم چه بیدار تو مرا بیدارتر می کنی

خواب می بینم که تو اینجایی ...

راستی من خواب تو را می بینم یا توخواب مرا ؟

راستی اگر تو زنده ای یعنی ما مرده ایم دیگر ...

آری من و همه ی ما مرده ایم و هر سال برای زنده تر بودن تو سالگرد میگیریم ،برای اینکه دستمان به تو نمی رسد اشک می ریزیم و برای اینکه هنوز هم لیاقت تو را نداریم غصه می خوریم.

راستی محمد "عند ربهم "که هستی هوای ما را هم داشته باش !

مزار محمد عاشوري در قطعه 57 بهشت زهرا

هوای من و محمدت را که این روزها "محمدم "شده است .

نمی دانم خواب می بینم که تو اینجایی یا تو خواب من و محمد را می بینی!؟!

به هرحال تو اینجایی ...

نشسته ای کنار محمد روی زمین ،دست میکشی روی سرش ،او را می بوسی ،و تمام نگاه مهربانت را به او هدیه می دهی

 و من برای اولین بار به محمد که همه ی نگاه تو را سهم خودش کرده حسودی نمی کنم

و محمد باور کن راضی بودم که باشی و فقط برای محمد باشی

نه برای من باشی و نه برای هیچ کس دیگری...

فقط برای محمد ...

فقط برای محمد...

*

کوتاه به قلم خودم  و از زبان همسر صبور شهید محمد عاشوری

بی تو بودن سخت است تو که مردی میفهمی ولی این روزگار نا مرد ،نه

از وبلاگ فريادهاي آسماني